چرا غرب در بسیج کشورهای دیگر علیه روسیه شکست خورد؟

  • توسط admin
  • 11 قبل
  • 121
  • 0

به گزارش اکوایران، با رهبری واشنگتن، دموکراسی‌های اروپا و آمریکای شمالی از زمان تهاجم روسیه در فوریه گذشته، پشت سر اوکراین گرد آمده‌اند. بازیگران دولتی غربی حول این روایت متحد شده اند که جنگ در اوکراین نبردی بین لیبرال دموکراسی و آزادی در مقابل استبداد و امپریالیسم است. با این حال، این روایت نتوانست برای اعضای غیر غربی جامعه بین‌الملل طنین‌انداز شود و بسیاری از کشورها برای پیوستن به غرب در تحریم روسیه یا کمک به اوکراین به شدت مردد بوده‌اند.

در ماه مارس سال گذشته، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده در پایتخت لهستان، طی یک سخنرانی اعلام کرد که دموکراسی‌های جهان در واکنش به حمله به اوکراین «با هدف و وحدت، جان دوباره گرفته‌اند». معاون رئیس جمهور، کامالا هریس نیز در فوریه سال جاری عواطف مشابهی را تکرار کرد و گفت: «پاسخ ما به تهاجم روسیه نشان دهنده تعهد جمعی ما برای حمایت از قوانین و هنجارهای بین المللی است».

به گفته مدرن دیپلماسی، مخاطبان غیرغربی چنین لفاظی‌های پرلعابی را تا حد زیادی بی پاسخ گذاشته‌اند. در واقع، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه علناً از بی‌میلی برخی از دولت‌های آفریقایی برای اتخاذ موضعی قوی در قبال جنگ ابراز تاسف کرد و آنها را به «دورویی» در این مورد متهم کرد. با این حال، زمانی که صحبت از تشر زدن و سخنرانی برای بقیه جهان -در مورد اینکه آنها باید چه موضعی در قبال درگیری داشته باشند- مطرح می‌شود، غربی‌ها نیز به ریاکاری متهم شده‌اند. به عنوان مثال سوبرانیام جایشانکر ، وزیر امور خارجه هند، شکایت کرد که اروپا فکر می‌کند که «مشکلات اروپا مشکلات جهان است، اما مشکلات جهان مشکل اروپا نیست.»

ناکامی سخنان رهبران آمریکایی و اروپایی در تاثیرگذاری بر همتایان غیرغربی آنها نشان‌دهنده وضعیتی از کاهش قدرت نرم است. لیبرال دموکراسی‌های غربی نسبت به بازیگران غیرلیبرال یا خودکامه نسبت به اتهامات ریاکاری حساس‌تر هستند، زیرا آنها با سهولت بیشتری بر الزامات اخلاقی مانند حقوق بشر و هنجارها و ارزش‌های بین المللی تأکید می‌کنند. آمریکا و متحدانش حق دارند تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کنند، اما این تصور نیز وجود دارد که واشنگتن و دوستانش، از داخل یک خانه شیشه‌ای سنگ پرت می‌کنند. تهاجم به عراق به رهبری ایالات متحده– که توسط کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل غیرقانونی تلقی شد – و همچنین اتحاد غرب با برخی از رژیم‌های نه چندان درست‌کار، توانایی غرب را برای طرح استدلال از موقعیت برتر اخلاقی تضعیف کرده است.

فراتر از مسائل برتری اخلاقی و پیام‌های سیاسی، کشورهای غیر غربی دلایل حساب شده‌تری برای عدم انتخاب موضع سخت در قبال روسیه از زمان تهاجم دارند. ناگفته نماند که برای کشورهایی مانند چین که با آمریکا شاخ به شاخ اند، پیروزی روسیه در اوکراین ترجیح داده می‌شود، با توجه به تاثیری که می‌تواند بر نظم جهانی چند قطبی داشته باشد. در همین حال، برای کشورهای غیر متعهدی که مراقب حفظ بی‌طرفی خود بوده‌اند، آنچه در نظر آنها جنگی دور در اروپا است ارزش قطع روابط با مسکو را ندارد. حتی اگر افول آهسته روسیه اجتناب ناپذیر به نظر برسد، مسکو یک شریک ضروری برای بسیاری از کشورهای خاورمیانه، آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین باقی می‌ماند.

برزیل، یکی از اعضای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) موضع بی طرفی خود را حفظ کرده است. اگرچه برزیل تنها عضو بریکس است که از قطعنامه مجمع سازمان ملل متحد در مورد درخواست از روسیه برای خروج نیروهایش از اوکراین حمایت کرده است، رئیس جمهور این کشور، لولا داسیلوا، هم از غرب و هم از زلنسکی انتقاد کرده است. لولا در ماه می و پیش از پیروزی در ریاست جمهوری گفت: «این مرد (زلنسکی) به اندازه پوتین مسئول جنگ است.» او همچنین از واشنگتن انتقاد کرد و گفت: «بایدن می‌توانست برای گفتگو با پوتین با هواپیما به مسکو برود. این همان نگرشی است که شما از یک رهبر انتظار دارید.» موضع برزیل در مورد جنگ اساساً دفاع از آتش‌بس بوده است، و لولا خود را به عنوان میانجی بی‌طرف برای مذاکره صلح احتمالی معرفی می‌کند. اما شرایط صلح لولا به شدت با ترجیحات غربی و اوکراینی متفاوت است. در ماه آوریل، لولا از اوکراین خواست تا به فکر کنار گذاشتن کریمه باشد و گفت که برای برقراری صلح، زلنسکی «نمی‌تواند همه چیز را بخواهد».

آفریقای جنوبی، یکی دیگر از اعضای بریکس، تمایل مشابهی برای بی‌طرفی نشان داده است. در ماه مه، سیدنی مفامادی، مشاور امنیتی سیریل رامافوزا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی، گفت که این کشور «فعالانه درباره مناقشه بی‌طرف است.» تا کنون، آفریقای جنوبی از شرکت در رأی گیری‌های سازمان ملل برای محکوم کردن جنگ خودداری کرده است. علاوه بر این، سیگنال‌های اخیر دولت آفریقای جنوبی مبنی بر اینکه به ولادیمیر پوتین اجازه خواهد داد در اجلاس سران بریکس در این کشور شرکت کند، علی‌رغم اینکه دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) حکم دستگیری او را صادر کرده است، سیاست‌گذاران غربی را تحت فشار قرار داده است. در ماه مه، سفیر ایالات متحده در آفریقای جنوبی حتی ادعا کرد که این کشور به روسیه تسلیحات می‌فرستد، اگرچه دیپلمات آمریکایی بعداً به دلیل اتهامات وارده عذرخواهی کرد.

در طول جنگ سرد، جواهرال نهرو، اولین نخست وزیر هند، اظهار داشت: «ما طرفدار روسیه نیستیم و به همین ترتیب طرفدار آمریکا هم نیستیم. ما طرفدار هند هستیم.» دهه‌ها بعد، اگر نارندرا مودی، نخست‌وزیر فعلی هند همین اظهارات را بیان می‌کرد، بی‌جا به نظر نمی‌رسید. اگرچه مودی در ماه مه سال جاری با زلنسکی ملاقات کرد و قبلاً از پوتین خواسته بود «در مسیر صلح قرار بگیرد»، اما از محکوم کردن تهاجم روسیه خودداری کرده است، موضوعی که باعث آزار سیاست‌گذاران غربی شده است.

مودی پیوند بین دهلی نو و مسکو را «ناشکستنی» خوانده است و چه بسا هند با خرید نفت روسیه با قیمت‌های بسیار کاهش یافته، از تحریم‌های غرب علیه روسیه سود زیادی برده است. آوریل گذشته، واشنگتن از دهلی نو خواست واردات نفت روسیه را افزایش ندهد، درخواستی که متعاقبا نادیده گرفته شد. ایالات متحده بعداً عقب نشینی کرد و گفت که با سیاست انرژی هند «مشکلی ندارد»، اما این برخورد تمایل دهلی‌نو برای استفاده از خودمختاری استراتژیک خود، با وجود احتمال تحریم‌های غرب را نشان داد. هند همچنین به دلیل نگرانی‌های امنیتی خود، به حفظ روابط صمیمانه با روسیه تشویق شده است. اگرچه دهلی‌نو به دنبال تنوع بخشیدن به ابزارهای نظامی خود با خریدهای جدید از اروپا، آمریکا و اسرائیل است، اما بیشتر ذخایر نظامی آن همچنان از تجهیزات قدیمی دوران شوروی تشکیل شده است و هند همچنان در این حوزه به روسیه متکی است. علاوه بر این، سیاست‌گذاران هندی مراقب بوده‌اند که درها را به روی کرملین نبندند، از ترس اینکه انزوای فزاینده مسکو، روسیه را به چین، اصلی‌ترین رقیب منطقه‌ای و ژئواستراتژیک هند نزدیک‌تر کند.

برای اینکه سیاست خارجی غرب تأثیرگذارتر باشد، رهبران آمریکای شمالی و اروپا باید شناسایی کنند که چه فراخوان‌هایی برای بقیه جهان موثر واقع می‌شوند. بعید است که لفاظی‌های پر طمطراق در مورد دموکراسی و آزادی در بخش‌هایی از جهان که بوق و کرنای این ارزش‌ها را به عنوان کلمه رمز برای مداخله گرایی غربی تلقی می‌کنند، اثری بگذارد. این بدان معنا نیست که غرب باید ارزش‌های خود را رها کند، بلکه سیاست گذاران باید سعی کنند مخاطب را بشناسند. هنجارها و ارزش‌های بین‌المللی مانند حاکمیت ملی، صلح و احترام به مرزهای تعیین‌شده احتمالاً در بین مخاطبان وسیع‌تری طنین‌انداز می‌شوند.

اگر ایالات متحده و متحدانش قصد دارند بخش بزرگی از کشورهای غیرمتعهد را متقاعد کنند تا روسیه را تحت فشار قرار دهند، این امکان را دارند که با ارائه مشوق‌های اقتصادی این کار را انجام دهند. اگرچه نظم جهانی چندجانبه‌ی در حال ظهور تا حدودی نفوذ غرب و همچنین قدرت نرم آن را تضعیف کرده است، کشورهای در حال توسعه همچنان مشتاق اقتصاد آمریکا و اروپا هستند. کشورهایی که به تجارت با روسیه ادامه می‌دهند ممکن است تحریم شوند، اما غرب باید در این مورد بسیار محتاط باشد. در حال حاضر نشانه‌هایی وجود دارد که تحریم‌های گسترده علیه روسیه برخی از متحدان آمریکا مانند عربستان سعودی را عصبی کرده است و تلاش‌هایی برای تنوع بخشیدن به وابستگی به ارز آمریکایی در جریان است. اعمال تحریم‌ها بر کشورهای غیر متعهد که روابط با روسیه را حفظ می‌کنند، می‌تواند تأثیری منفی داشته باشد و به تسریع اقداماتی که می‌تواند به منافع ایالات متحده و متحدانش در بلندمدت آسیب برساند، مانند دلارزدایی، کمک کند. به همین دلیل، هنگام برخورد با بازیگران دولتی غیر متعهد، ممکن است عاقلانه‌‌تر باشد که هویج را آویزان کنیم، نه تهدید به استفاده از چوب را.

برای درک بهتر نظام تقابل قدرتها، گیمیفیکیشن نبرد پادشاهان را ببینید

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *