ضرورت تفکر استراتژیک

  • توسط admin
  • 8 قبل
  • 672
  • 0

ضرورت تفکر استراتژیک

Strategic-Thinking

قرن ۲۱ کلا با قرون گذشته متفاوت خواهد بود امواج خروشان تغییر بر همه وجوه زندگی مردم تاثیر گذاشته و آنها برای بقاء و ادامه حیات در چنین شرایطی مجبورند خود را با آن سازگار کنند. دنیای کسب و کار نیز از این قاعده مستثنا نیست. محیط کسب و کار با ویژگی هایی همچون تغییرات پیچیده و غیر خطی تحولات نا پیوسته و جهشی پیش بینی صحیح آینده را تا حدودی ناممکن می کند .عوامل زیادی در ایجاد این وضعیت دخالت دارند که مهمترین آنها عبارتند از:

۱ – جهانی شدن
جهانی شدن عبارت است از فرایند فشردگی زمان و مکان که در نتیجه آن مردم دنیا به صورتی نسبتا آگاهانه در جامعه واحد جهانی ادغام شده و بسیاری از محدودیت های جفرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از بین رفته یا کاهش می یابند.
تکنولوژی اطلاعات، تلویزیون، تجارت و مسافرت یعنی چهار تی (T) زمینه را برای استفاده از تجربیات افراد در نقاط مختلف دنیا آماده کرده است. در واقع جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار، برداشته شدن تمامی موانع، تسهیل جریان سرمایه و نفود آن در تمامی عرصه ها، حرکت روان اطلاعات، منابع مالی و خدمات و بالاخره تداخل و تعامل فرهنگ ها به سوی یکسان شدن است جهانی شدن پدیده ای تک بعدی نیست که بتوان با کلیت آن موافق یا مخالف بود بلکه مجموعه ای از تغییرات است که پیامدهای گسترده و بسیار پیچیده ای را به دنبال دارد.

۲- حرکت از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی
عامل دومی که محیط کسب و کار را دگرگون کرده تبدیل اقتصاد ملی به افتصاد جهانی است که جوهره اصلی آن دانش بوده و دانایی محور است.
اقتصاد جهانی چیست؟ و چگونه دولت های ملی و محلی و شرکت ها قادرند از آن بهره برداری نمایند. بی مرز بودن، منطقه ای شدن (ایجاد مناطق مستعد ) برون سپاری و تولید در مقیاس جهانی، مشخصه های بارز فرایند اقتصاد جهانی می باشند .
الف- بی مرز بودن
دنیا به تدریج به مکانی واحد و بدون مرز تبدیل می شود. در ایجاد چنین وضعیتی چهار عامل موثرندکه به چهار C مشهورند این جهار مورد همان ارتباطات، شرکت ها، مصرف کنندگان و سرمایه است که بطور خلاصه در زیر بررسی می شوند.
• ارتباطات
• شرکت ها
• مصرف کنندگان
• سرمایه
• منطقه ای شدن
• برون سپاری
• تولید و تجارت در مقیاس جهانی

۳- فناوری اطلاعات
الوین تافلر می نویسد که اقتصاد پیشرفته جهانی و محیط کاری آن بیش از ۳۰ ثانیه نمی تواند بدون رایانه دوام بیاورد در اقتصاد جهانی که در آن مطلع بودن و اولین بودن می تواند موجب تفاوت بزرگ بین موفقیت یا شکست شود فناوری در واقع مزیت مهمی به حساب می آید (الوین تافلر ۱۹۸۰)

۴- تحولات اساسی دنیای کار
دنیای کار و محل کار بسیار متحول شده است در حقیقت معماری سازمانی شرکت ها بر محور هم پیمانان استراتژیک و تیم های کاری مستقل تکامل پیدا خواهد کرد. این سازمان ها شامل سازمان مجازی، شبکه های موقتی، سازمان های مستقل، عرضه کنندگان، مشتریان و حتی سازمان های رقیبی هستند که از طریق بکارگیری فناوری اطلاعات، مهارت ها، هزینه ها و بازارهای یکدیگر را به اشتراک گذاشته اند.
سازمان ها دریافته اند که بجای سرمایه، پرسنل و امکانات، دانش، اطلاعات و ایده های منابع کلیدی کسب و کار هستند.

۵- ترویج دانش
دانش و تولید و اشاعه آن نقش بسیار مهمی در ایجاد ثروت امروز جهان دارد و روز به روز بر این اهمیت افزوده می شود. در اقتصاد موج سوم، ثابت شده که ایده ها وفنون علمی پا به پای عوامل سنتی تولید یعنی سرمایه، زمین و نیروی کار اهمیت پیدا می کند.
۶- نفوذ فزاینده مشتری
مشتریان در تعیین استراتژی های سازمان و پیشبرد عملیات آن تاثیر بیشتری خواهند داشت. آنها بیش تر از کارکنان کانون توجه رهبری و اولویت های سازمانی خواهند بود. در مقیاس جهانی، مشتریان سازمان را به سوی استانداردهای عملکرد جدیدی در کیفیت، تنوع، ارایه کالا و خدمات سفارشی، سهولت، زمان و نواوری پیش خواهند برد
بازاریابی و ارتباطات جهانی، آگاهی مشتریان از خدمات و کالاهای موجود را افزایش داده است. رقابت جهانی ،گزینه های متنوع تر و با کیفیت تری را به آنها ارایه نموده است. در مجموع این دو عامل موجب همگرایی نیازها و اولویت ها ی مصرف کنندگان شده است. بدین معنی، اکنون مصرف کنندگان می توانند آن دسته از کالاها وخدماتی راکه با استانداردها ومعیارهای آنها همخوانی دارند انتخاب کنند این معیارها عبارتند از:
• هزینه : کمترین قیمت را داشته و اقتصادی تر باشد
• کیفیت: درحد انتظار و یا بالاتر از ان باشد
• زمان: در اسرع وقت در دسترس باشد
• خدمات: به طور دلخواه با رعایت ادب و سریع ارائه شود و بتوان محصولات را به سادگی اصلفاح یا تعویض کرد
• نواوری: تازه بودن بدین معنی که برای مشتری بدیع جلوه کند
• سفارشی بودن: به نیازهای ویژه ای پاسخ دهد

۷- تغییر و آشوب در حال گسترش
سازمان ها نیز به نوعی تحت تاثیر این عوامل می باشند لذا به چیزی بیش از یک چشم انداز نیاز دارند آنها نیازمند چشم انداز موثری هستند که بتواند بین عناصر مهم و عناصری که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند تفاوت قائل شود. سازمان ها نیازمند در نظر گرفتن ویژگی های خاص محیط اطراف خود بدون از دست دادن تصویر کلی و اصلی محیط پیرامون خود هستند. با این تفسیر چالش اصلی طراحی و حفظ چشم انداز موثر و اطمینان از اجزای عملیاتی این چشم انداز است(roco,ibid ) در چنین محیطی نیاز به تفکر استراتژیک کاملا حیاتی است. امروز هر چه به سمت آینده حرکت می کنیم به دلیل تغییرات سریع و پیچیدده تر شدن اداره سازمانها و بنگاه ها نیاز به تفکر استراتژیک بیشتر احساس می شود لذا با رقابتی شدن تدریجی فضای کسب و کار و هم چنین افزایش تعامل تجاری با جهان و ضرورت ورود بنگاه ها به بازارهای ناشناخته مساله شناخت و به کارگیری رویکرد استراتژی توسط مدیران روز به روز جدی تر می شود در فضای رقابتی بقا و رشد سازمانها و بنگاه ها مستلزم داشتن مزیت رقابتی است و رویکردی که قادر است برای سازمانها مزیت رقابتی خلق کند استراتژی و تفکر استراتژیک است.
تفکر استراتژیک یعنی شکل دادن و نظام دادن به آشفتگی ها است یعنی اینکه شخص با تفکرات استراتژیک قادر است در ذهن خود نظم و هماهنگی به وجود آورد و تفکرش را انسجام بخشد تفکر استراتژیک یک قدرت ذهنی است در این روش سازمان مورد نظر به عنوان یک کلیت دیده می شود که از مجموعه ای از اجزاء تشکیل شده است
پس یک مدیر استراتژیست باید در مغز خود حلاجی کند که چرا به وجود آمده ایم و چرا مردم کالاهای ما را می خرند و ما چه هدفی را دنیال میکنیم.
در مورد تفکر استراتژیک در بین صاحبنظران این حوزه اتفاق نظر وجود ندارد . فقدان درک روشن از تفکر استراتژیک به نوبه خود منجر به آشفتگی قابل ملاحظه ای در عرصه مدیریت استراتژیک شده است بنابراین به تعریف دقیق این واژه احساس نیاز می شود تا پارادایم مدیریتی فوق به صورت علمی پذیرفته شده و به شکل مناسبی در متون مربوط به مدیریت استراتژیک گنجانده شود .

به کانال تلگرام کافه MBA بپیوندید

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *