جدال بی پایان سیاسی میان جناح های کشور از یک طرف منابع و فرصتهای کشور را بر باد میدهد. اما حاوی درسهایی برای کسب و کارهای کشور است. در این تحلیل محمد آکوچکیان مدیر آکادمی مجازی ایرانیان و مدیر عامل مرکز کارآفرینی فناورانه نوپا، با سرنخ این موضوع در برجام به نظریه شبکه ها و درسهایی که کسب و کارها می توانند از این موضوع بگیرند، می پردازد.
این تحلیلها بخشی از آموزشهای دوره آنلاین DBA در آکادمی مجازی ایرانیان است. برای اطلاعات بیشتر سری بزنید به:
بسیار تحلیل جامع و کاملی بود
و بهترین استراتژی در شرایط کنونی
تصمیمات راهبردی بموقع،حیات کسب و کار ما را حفظ خواهد کرد
اصولا کاهش وابستگی به عوامل با بسامد تغییرات احتمالی زیاد و هیجانی در کنار تدارک منابع داخلی و پیش بینی های دقیق همه جانبه و منفی نگر و مثبت همزمان یاری گر کسب کارها در مواجه با عواملی مثل اثر برجام بر این کسب و کارهاست.
با توجه به نظریه وابستگی بسیاری از موارد، مبانی تصمیم سازی در نظام توسعه کشور ما نیز متاثر از نوع تفکر امانوئل والرشتاین بوده است. برنامه ریزان حوزه توسعه کشور با تکیه بر نظریه” نظام جهانی” والرشتاین وبا این استدلال که کشورهای مرکزی وقدرتمند به دنبال استثمار کشورهای ضعیف هستند؛ با شعار استقلال خواهی، توسعه کشور را منهای کشورهای قدرتمندی چون امریکا برنامه ریزی کرده اند و بازکردن درهای کشور به روی کشورهای قدرتمندی مانندامریکا را به معنای غارت ثروت، منابع و مازاد اقتصادی کشور می دانند.
این رویکرد همچنان رویکرد غالب توسعه کشور است. بر اساس این مدل از توسعه؛ قطع ارتباط با بسیاری ازقدرت های جهانی تئوریزه می شود و وضعیت توسعه کشور همانی می شود که اکنون شاهد هستیم. همراه با کشور ما ، کشور کره شمالی نیز رویکرد مبارزه با امپریالیسم و به نوعی مرکز- پیرامون والرشتاینی را سرلوحه سیاستورزی خود قرار داده است و لذا وضعیت توسعه آن سامان نیز روشن است. وضعیت کشورهای مشابه دیگری نیز که مسیر توسعه مشابه ای داشته اند نشان می دهد، رویکردی که کشورها را به الگوی والرشتاین نزدیک می کند رویکردی ناموفق و حتی خطرناک است وبه دنبال این رویکرد فرصت های زیادی از دست می رود. کشور ایران که بعد از کره شمالی در این نوع از توسعه پیشرو است اکنون پیش چشم ماست.
چقدر تاثیر تصمیمات آمریکا، یا روسیه یا چین بر زندگی ما ایرانیان شدیدتر شده است؟
پرسش سخت و رازآلود این است که اگر ما خود این نوع الگوی توسعه را بر اساس ایدئولوژی نظام و با هدف قطع وابستگی به قدرت های جهانی و کشورهای مرکز انتخاب کردیم و حاصل آن نیز طبق همه شواهد وآمارهای رسمی تا کنون ناموفق بوده است ؛ چرا وابستگی ما به این قدرت ها بعد از ۴۰ سال بیشتر شده است؟
و سوال اخر اینکه آیا با الگو وتحلیل مسائل اجتماعی میتوان مسائل اقتصادی را با آن همانند سازی نمود ؟ و اگر این سیستم مرکزی بمرور زمان در دراز مدت قویتر گردیده و از هم نپاشند راه حل چیست ؟ و در پایان تصور میکنم در سیستمهای کوچک اقتصادی راه حل مناسبی باشداما نه در سیستم کلان اقتصادی ..
با سپاس
سلام
ممنون از توضیحات خوبتون
استاد متاسفانه ما در کشور مون مجبوریم به شبکه اصلی متصل باشیم و در صورت فروپاشی شبکه ی اصلی کل شبکه بهم میریزه
ولی با انتخاب جای صحیح و درست در شبکه ( انتخاب نفرات اصلی شبکه ) میشه به یک سری منابع و اطلاعات دسترسی پیدا کرد تا ماندگاری در شبکه رو بشه تضمین کنیم ( البته اینم بستگی داره که بزارند تا شما واردشون شبکه شون بشید )
به نام خدا
تحلیل منسجم و چالش برانگیزی بود ، به خصوص برای کسب و کارهایی که نوپا هستند و میخوان در بازار و لوشو امروزی جایگاهی به دست بیاورند ؛ به خصوص برای تازه کار هایی که اشتیاق سوزانی برای پیوستن به بازار دارند و نظریه شبکه بسیار میتونه به آنها کمک کنه که جایگاه خود را در کسب و کار و جامعه شون مستحکم تر کنند و به نیروهای پیرامونی در نهایت بپیوندند و بتوانند به آنچه که چشمانداز و مأموریت آنهاست در آیندهای نه چندان نزدیک برسند شخصاً از این استراتژی و نظریه شبکه بسیار خوشم آمد و بسیار میتونه در کسب و کار بنده کارساز و کارآمد باشد و از جناب دکترا آکوچکیان هم بسیار متشکرم برای این استراتژی قشنگشون
برداشت من از نکات جالبی که آقای دکتر آکوچکیان فرمودند اینه که ما قبل از حل مسئله باید جایگاه خودمون رو در این شبکه بدونیم. اینکه یک بار مذاکرات رو پیش ببرند با هماهنگی شبکه و در نظر گرفتن جایگاه خودشون و بار بعد بازی رو به هم بزنند و بدون در نظر گرفتن ملاحظات و جایگاه و موقعیت خودشون جور دیگه ای پیش ببرند، کمکی به حل مسئله نمیکنه. یک سیاست واحد و یک درک مشخص و واحد از وضعیت و موقعیت لازمه که بر مبنای اون مذاکرات پیش بره. این جدالهای داخلی، جلوی اون درک مشخص و واحد رو میگیره و طبیعتا منجر به عدم موفقیت میشه. با درود
از نظر بنده وقتی مبانی نظری و علمی را با بحث های ارزشی اعتقادی و نگاه متعصابنه مخلوط کنیم نتیجه ای جز کند شدن یا شکست نخواهد داشت
در کسب و کار نیز توجه به نظریه شبکه ها می تواند ما را از نگاه متعصابه و احساسی دور کرده و توجه ما رو به انعطاف پذیری در تغییرات جلب نمیاد