برنامهریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامهریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامهریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامهریزی نیستند.
برنامهریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند که فرایند برنامهریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور که اشاره شد برنامهریزی صرفاً یک فرایند تصمیمگیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامهریزی است اما برنامهریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند.
برنامهریزی استراتژیک دارای مزایای زیادی است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- قبل از پیشآمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر میدهد.
- به علاقمندشدن مدیران به سازمان کمک میکند.
- تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکسالعمل در برابر تغییرات را فراهم میکند.
- هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین میکند.
- برای دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده بستر مناسب ایجاد میکند.
- به مدیران کمک میکند که درک روشنتری از سازمان داشته باشند.
- شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسانتر میسازد.
- دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه میدهد.
- قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه میدهد.
- به مدیران کمک میکند که تا در راستای اهداف تعیینشده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
- به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصتهای تعیینشده تخصیص میدهد.
- هماهنگی در اجرای تاکتیکهایی که برنامه را به سرانجام میرسانند بوجود میآورد.
- زمان و منابعی را که باید فدای تصحیح تصمیمات نادرست و بدون دید بلندمدت گردند، به حداقل میرساند.
- قالبی برای ارتباط داخلی بین کارکنان به وجود میآورد.
- ترتیبدهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم میآورد.
- مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان به دست میدهد.
- مبنایی برای تعیین مسئولیت افراد ارائه داده و به موجب آن افزایش انگیزش را باعث میشود.
- تفکر آیندهنگر را تشویق میکند.
- برای داشتن یک روش هماهنگ، یکپارچه همراه با اشتیاق لازم از سوی افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگیزش ایجاد میکند.
- بعد کلاننگر این برنامه مانع از ایستایی سازمان میشود و آینده سازمان را تضمین میکند.
ویژگیهای برنامهریزی
برنامهریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است:
- تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه
- جمعآوری اطلاعات
- مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید
- تعریف اهداف
- تأمین مقدمات
- پیشبینی شرایط آینده
- ساخت زنجیرههای متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی
- رتبهبندی و انتخاب گزینهها
- تعریف سیاستها
تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه
انواع برنامهریزی
برنامهریزی از جنبه ماهیت به برنامهریزی فیزیکی، برنامهریزی سازمانی، برنامهریزی فرایند، برنامهریزی مالی، برنامهریزی وظیفهای و برنامهریزی عمومی دستهبندی میشوند که در اینجا منظور از برنامهریزی، برنامهریزی از نوع عمومی است. برنامهریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامهریزی را در خود دارد. برنامهریزی را از جنبه افق زمانی میتوان در قالب برنامهریزی کوتاهمدت (برنامهریزی عملیاتی و تاکتیکی)، برنامهریزی میانمدت و برنامهریزی بلندمدت دستهبندی نمود.
مدیریت استراتژیک
امروزه با توجه به دستیابی به اهداف و چشم اندازی که سازمانها و کشورها برای خود ترسیم میکنند و همچنین تغییرات و تحولاتی که در محیط پدید آمدهاست تحلیل استراتژی سازمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. پدیده جهانی شدن و ظهور اینترنت باعث شده است که مقوله استراتژی در سطح جهانی و سازمانهای مجازی از موضوعات به روز مدیریت باشد. مطالب در این حوزه به دو صورت طبقه بندی و ارائه میگردند:
الف: براساس بازارها و حیطه فعالیت سازمانها با این توصیف مطالبی در مورد موضوعات تخصصی استراتژیک در حوزههای ذیل بیان میگردد:
- مدیریت استراتژیک در سازمانهای تولیدی و خدماتی
- مدیریت راهبردی در سازمانهای دولتی
برنامهریزی استراتژیک در بخش خصوصی توسعه یافتهاست. تجارب اخیر مبین آن است که رویکردهای برنامهریزی استراتژیک که در بخش خصوصی تدوین شدهاند میتوانند به سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی و همچنین جوامع و دیگر نهادها کمک نمایند تا با محیطهای دستخوش تغییر، برخوردی مناسب داشته و به شیوهای کارسازتر عمل کنند. البته این به آن معنا نیست که همه رویکردهای برنامهریزی استراتژیک بخش خصوصی در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی به یک اندازه کاربرد داشته باشند.
برایسون مدلهای برنامهریزی استراتژیک را بررسی کرده و شرایط بکارگیری آنها را در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی مورد تحلیل قرار میدهد و در نهایت خود رویکردی ارائه میدهد که در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی قابل کاربرد باشد.
شناسایی موضوعات جدید در مدیریت استراتژی
بیشتر برنامهریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف- طرحها و اقدامات- منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامهریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامهریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامهریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامهریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامهریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامهریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامهریزی سنتی و برنامهریزی استراتژیک را بکار برد.
تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شدهاست. در اینجا تعریفی ارائه میشود که بتواند مفهوم آن را در برنامهریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمتوسوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامهریزی استراتژیک گونهای از برنامهریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامهریزی استراتژیک میتواند برنامهریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست.
واژه «استراتژیک» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از کلمه یونانی «استراتگوس» گرفتهشدهاست که به معنای رهبری است. برنامهریزی استراتژیک کوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر میبخشد. همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامهریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میکند.
ویژگیهای برنامهریزی استراتژیک
فرایند برنامهریزی استراتژیک اساساً فرایندی هماهنگ کننده بین منابع داخلی سازمان و فرصتهای خارجی آن نمیباشد. بنابراین فرایند برنامهریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی شامل هماهنگی قابلیتهای سازمان با فرصتهای موجود است. این فرصتها در طول زمان تعیینشده و برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری منابع سازمان روی آنها، مورد بررسی قرار میگیرند. حوزهای که در آن تصمیمات استراتژیک اتخاذ میگردند شامل موارد زیر میباشد:
- محیط عملیاتی سازمان
- مأموریت سازمان
- اهداف جامع سازمان
برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که این عناصر را با یکدیگر در نظر گرفته و گزینش گزینههای استراتژیک سازگار با این سه عنصر را آسان میسازد و سپس این گزینهها را بکار گرفته و ارزیابی میکند.
باید توجه داشت که هر فرایند برنامهریزی استراتژیک زمانی با ارزش است که به تصمیمگیرندگان اصلی کمک کند که به صورت استراتژیک فکر کرده و عمل کنند. برنامهریزی استراتژیک به خودی خود هدف نیست بلکه تنها مجموعهای از مفاهیم است که برای کمک به مدیران در تصمیمگیری استفاده میشود. میتوان گفت که اگر استراتژیک فکر کردن و عمل کردن در فرایند برنامهریزی استراتژیک به صورت عادت درآید، آنگاه فرایند میتواند کنار گذاشته شود.